بسم الله الرحمن الرحیم
این خاطره به نقل از همسر شهید شمس الدین رحیمی بیان شده است
ایشان نقل می کنند که بنده به مدت 1 سال و8 ماه با ایشان زندگی کردم . ایشان فردی خوب و مهربان و کسی بود که به فکر خانواده و پدر و مادر بود ایشان بیشتر تلاش می کردند که از راه کسب حلال زندگی خودشان را اداره کند .
ایشان موقعی که به خدمت اعزام شدند در خدمت هم که بودند به اطرافیان خودشان توجه خاصی می کردند یهنی آنقدر به فکر بقیه بود و نسبت به بقیه مهر و محبت داشت که از طرف فرمانده خودشان به عنوان سر دسته انتخاب شد .
ایشان در محل خدمت خود طوری بودند که دیگر اختلافی بین همرزمانش و دوستانش به وجود می آمد ، با پا در میانی که این برادر شهید انجام می دادند آن اختلافات را حل می کردند .
یعنی یک موردی که خودشان تعریف کرده بودند این بود که بین دو تن از همرزمان خویش دعوا و اختلافی رخ داده بود ، ایشان موقعی که متوجه می شد با آن ها صحبت می کرد و آن ها را با هم آشتی می داد .
این شهید بزرگ همیشه دوستی و صمیمیت را بین همرزمان خود بر قرار می کرد.
روحش شاد و یادش گرامی باد